معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش و پرورش:
در بين دانشآموزان شش تا 10 ساله
هيچ بازمانده از تحصيلي وجود ندارد
مرکز پژوهش های مجلس :
کودکان بازمانده از تحصیل در همه رده های سنی
حدود 3.2 میلیون نفر است
معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش و پرورش اعلام
کرد بر اساس آخرين آمار و گزارشهاي استاني، در بين دانشآموزان شش تا 10 ساله هيچ
بازمانده از تحصيلي وجود ندارد این در حالی است که تا کنون آمارهای متفاوتی از
کودکان بازمانده از تحصیل از سوی نهادهای رسمی و غیر رسمی اعلام شده که البته همه
این آمار از سوی وزیر آموزش و پرورش تکذیب شده است.
مرکز پژوهش های مجلس در گزارش اخیر خود تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در همه رده های سنی را حدود 3.2 میلیون نفر دانست، آمارهای غیر رسمی هم رقم 3 تا 4 میلیون را برای این کودکان برشمرده است. از سوی دیگر نهادهای غیر دولتی که در حوزه آموزش کودکان کار و خیابان فعال هستند همواره از وجود گودکانی خارج از چرخه رسمی آموزش کشور خبر می دهند اما فاطمه قربان معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش درباره آخرين آمار بازماندگان از تحصيل به ایسنا گفته است: با هماهنگي كه در معاونت آموزش ابتدايي استانهاي كشور صورت گرفته و بر اساس گزارشها و آمار استانها، بازمانده از تحصيل به معناي واقعي آن وجود ندارد.
او افزود: اين آمار مختص كودكان شش تا 10 ساله است و در اين سن دانشآموز بازمانده از تحصيل در استانها شناسايي نشده است، چرا كه آموزش و پرورش با توسعه پوشش تحصيلي خود به مناطق دور افتاده و روستاهاي محروم نيز معلم و يا سرباز معلم اعزام كرده است، لذا در حال حاضر آماري از بازماندگان از تحصيل به معناي واقعي وجود ندارد و چنانچه تعدادي هم وجود داشته باشد، جز آن دسته است كه شناسايي نشدهاند.
سعیده نورمحمدی ، مدیر خانه کودک ناصر خسرو می گوید: با وجود داشتن دستکم سه میلیون و 200 هزار نفر کودک محروم از تحصیل در کشور و با وجود آنکه در جامعه ما آموزش و پرورش متولی اصلی پدیده «کودکان بازمانده از تحصیل» است، اما گویا آموزش و پرورش این وظیفه خود را فراموش کرده و فقط روی کودکانی متمرکز است که در حال حاضر دانشآموز هستند. به این ترتیب میبینیم که حتی در زمان تصویب سالانه بودجه آموزش و پرورش هم، هیچ بودجهای برای جذب این کودکان محروم از تحصیل در نظر گرفته نمیشود .
او با تعریف «کودکان محروم از تحصیل» ادامه می دهد: کودکان محروم از تحصیل آن دسته از جمعیت در سن مدرسه (یعنی 6 تا 18 سال) را در بر میگیرد که در طول سال تحصیلی در چرخه آموزشی کشور وارد نمیشوند یا به دلایلی خواسته یا ناخواسته از این چرخه کنار میروند.
بر اساس اصل 30 قانون اساسی «دولت موظف است وسایل آموزشی و پرورشی رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند.» همچنین با پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک و حقوق پناهندگان میتوان این انتظار را داشت که این وظیفه منحصر به اتباع ایرانی نخواهد بود. در حال حاضر دولت به واسطه نهاد آموزش و پرورش مسوولیت مستقیم فراهم کردن این شرایط و امکانات را برای آموزش همگانی رایگان بر عهده دارد.
شیرزاد عبداللهی کارشناس آموزش و پرورش نیییییییز با شااره به آمار مرکز پژوهس های مجلس می گوید: بر اساس آمار منتشرشده توسط این مرکز ، با استناد به سرشماری سال 1385، بیش از 2/3 میلیون کودک 6 تا 17 ساله بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد که یا اصلا به مدرسه نرفتهاند یا در طول سالهای تحصیل به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند [1]. در خصوص «کودکان ایرانی محروم از تحصیل» آمارهای متفاوتی ارائه میشود، برخی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان بازمانده از تحصیل را یکسوم کودکان واجبالتعلیم میدانند. براساس آمارهای غیررسمی از هر سه کودک ایرانی یک کودک از تحصیل محروم است، اما متاسفانه بخشی از مقامات رسمی، وجود کودکان بازمانده از تحصیل را یکسره انکار میکنند. در چنین وضعیتی، آمار تهیهشده توسط مرکز پژوهشهای مجلس را که در آذرماه سال 90 منتشر شده است، میتوان آماری قابل استناد دانست.
او تاکید می کند: در ایران، تحصیلات عمومی و اجباری 8 سال و شامل دورههای ابتدایی و راهنمایی است. سن کودکان در دوره تحصیلات عمومی بین 6 تا 14 سال است. پس از دوره راهنمایی، دانشآموزان وارد دوره سهساله متوسطه میشوند و پس از آن دوره یکساله پیشدانشگاهی را میگذرانند. از کودکان گروه سنی 6 تا 17 سال، تنها 250 هزار نفر تحت پوشش آموزش از راه دور قرار گرفتهاند؛ اغلب بازماندگان از تحصیل را کودکانی تشکیل میدهند که وارد مدرسه شدهاند، اما بعد از چند سال تحصیل، مدرسه را رها میکنند. هرچه به سطوح بالاتر تحصیلی میرسیم، میزان ترک تحصیل بیشتر هم میشود. از میان 2/3 میلیون کودک بازمانده از تحصیل، بیش از 2 میلیون نفر آنها در دوره متوسطه و پیشدانشگاهی مدرسه را ترک میکنند. در دوره تحصیلات عمومی (ابتدایی و راهنمایی) آمار بازماندگان از تحصیل حدود یک میلیون نفر است. وجود یک میلیون کودک 6 تا 14 سال خارج از مدرسه قاعدتا باید خواب از چشم مسوولان فرهنگی و آموزشی کشور برباید، اما متاسفانه وجود این کودکان اغلب با خونسردی انکار میشود.
به گفته این کارشناس کودکان بازمانده از تحصیل دو گروه هستند. گروهی مانند کودکان مناطق عشایری و روستاهای دورافتاده و کمجمعیت که از اول وارد سیستم آموزشی نمیشوند. به جز کودکان محروم مناطق عشایری و روستایی تعداد کمی از کودکان و به خصوص دختران در روستاها و حاشیه شهرها هم به دلیل ناآگاهی، تعصب و فقر والدین، رنگ مدرسه را نمیبینند اینها مطلقا بیسوادند. گروه دوم کودکانی هستند که در 6 سالگی وارد مدرسه میشوند و بعد از چند سال تحصیل به دلایل مختلف ترک تحصیل میکنند. این کودکان اغلب در سن کم وارد بازار کار میشوند و در شرایط نامناسب و ظالمانهای مجبور به کار میشوند. اکثر بازماندگان از تحصیل از این گروه هستند. کودکان در محیط کار طعم تلخ تبعیض، زورگویی و انواع تجاوزها را میچشند و سرشار از عقدههای روانی وارد مرحله جوانی میشوند. یکی از علل باز ماندن کودکان از تحصیل، فقر مادی و معنوی خانوادههای شهری به خصوص اقشار حاشیهنشین است، اما بسیاری از دانشآموزان خانوادههای متوسط و بالای شهری هم به دلیل ناکارآمدی سیستم آموزشی مجبور به ترک تحصیل میشوند.انجمن حمایت از حقوق کودکان20 خرداد
مرکز پژوهش های مجلس در گزارش اخیر خود تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در همه رده های سنی را حدود 3.2 میلیون نفر دانست، آمارهای غیر رسمی هم رقم 3 تا 4 میلیون را برای این کودکان برشمرده است. از سوی دیگر نهادهای غیر دولتی که در حوزه آموزش کودکان کار و خیابان فعال هستند همواره از وجود گودکانی خارج از چرخه رسمی آموزش کشور خبر می دهند اما فاطمه قربان معاون آموزش ابتدايي وزير آموزش درباره آخرين آمار بازماندگان از تحصيل به ایسنا گفته است: با هماهنگي كه در معاونت آموزش ابتدايي استانهاي كشور صورت گرفته و بر اساس گزارشها و آمار استانها، بازمانده از تحصيل به معناي واقعي آن وجود ندارد.
او افزود: اين آمار مختص كودكان شش تا 10 ساله است و در اين سن دانشآموز بازمانده از تحصيل در استانها شناسايي نشده است، چرا كه آموزش و پرورش با توسعه پوشش تحصيلي خود به مناطق دور افتاده و روستاهاي محروم نيز معلم و يا سرباز معلم اعزام كرده است، لذا در حال حاضر آماري از بازماندگان از تحصيل به معناي واقعي وجود ندارد و چنانچه تعدادي هم وجود داشته باشد، جز آن دسته است كه شناسايي نشدهاند.
سعیده نورمحمدی ، مدیر خانه کودک ناصر خسرو می گوید: با وجود داشتن دستکم سه میلیون و 200 هزار نفر کودک محروم از تحصیل در کشور و با وجود آنکه در جامعه ما آموزش و پرورش متولی اصلی پدیده «کودکان بازمانده از تحصیل» است، اما گویا آموزش و پرورش این وظیفه خود را فراموش کرده و فقط روی کودکانی متمرکز است که در حال حاضر دانشآموز هستند. به این ترتیب میبینیم که حتی در زمان تصویب سالانه بودجه آموزش و پرورش هم، هیچ بودجهای برای جذب این کودکان محروم از تحصیل در نظر گرفته نمیشود .
او با تعریف «کودکان محروم از تحصیل» ادامه می دهد: کودکان محروم از تحصیل آن دسته از جمعیت در سن مدرسه (یعنی 6 تا 18 سال) را در بر میگیرد که در طول سال تحصیلی در چرخه آموزشی کشور وارد نمیشوند یا به دلایلی خواسته یا ناخواسته از این چرخه کنار میروند.
بر اساس اصل 30 قانون اساسی «دولت موظف است وسایل آموزشی و پرورشی رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند.» همچنین با پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک و حقوق پناهندگان میتوان این انتظار را داشت که این وظیفه منحصر به اتباع ایرانی نخواهد بود. در حال حاضر دولت به واسطه نهاد آموزش و پرورش مسوولیت مستقیم فراهم کردن این شرایط و امکانات را برای آموزش همگانی رایگان بر عهده دارد.
شیرزاد عبداللهی کارشناس آموزش و پرورش نیییییییز با شااره به آمار مرکز پژوهس های مجلس می گوید: بر اساس آمار منتشرشده توسط این مرکز ، با استناد به سرشماری سال 1385، بیش از 2/3 میلیون کودک 6 تا 17 ساله بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد که یا اصلا به مدرسه نرفتهاند یا در طول سالهای تحصیل به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند [1]. در خصوص «کودکان ایرانی محروم از تحصیل» آمارهای متفاوتی ارائه میشود، برخی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان بازمانده از تحصیل را یکسوم کودکان واجبالتعلیم میدانند. براساس آمارهای غیررسمی از هر سه کودک ایرانی یک کودک از تحصیل محروم است، اما متاسفانه بخشی از مقامات رسمی، وجود کودکان بازمانده از تحصیل را یکسره انکار میکنند. در چنین وضعیتی، آمار تهیهشده توسط مرکز پژوهشهای مجلس را که در آذرماه سال 90 منتشر شده است، میتوان آماری قابل استناد دانست.
او تاکید می کند: در ایران، تحصیلات عمومی و اجباری 8 سال و شامل دورههای ابتدایی و راهنمایی است. سن کودکان در دوره تحصیلات عمومی بین 6 تا 14 سال است. پس از دوره راهنمایی، دانشآموزان وارد دوره سهساله متوسطه میشوند و پس از آن دوره یکساله پیشدانشگاهی را میگذرانند. از کودکان گروه سنی 6 تا 17 سال، تنها 250 هزار نفر تحت پوشش آموزش از راه دور قرار گرفتهاند؛ اغلب بازماندگان از تحصیل را کودکانی تشکیل میدهند که وارد مدرسه شدهاند، اما بعد از چند سال تحصیل، مدرسه را رها میکنند. هرچه به سطوح بالاتر تحصیلی میرسیم، میزان ترک تحصیل بیشتر هم میشود. از میان 2/3 میلیون کودک بازمانده از تحصیل، بیش از 2 میلیون نفر آنها در دوره متوسطه و پیشدانشگاهی مدرسه را ترک میکنند. در دوره تحصیلات عمومی (ابتدایی و راهنمایی) آمار بازماندگان از تحصیل حدود یک میلیون نفر است. وجود یک میلیون کودک 6 تا 14 سال خارج از مدرسه قاعدتا باید خواب از چشم مسوولان فرهنگی و آموزشی کشور برباید، اما متاسفانه وجود این کودکان اغلب با خونسردی انکار میشود.
به گفته این کارشناس کودکان بازمانده از تحصیل دو گروه هستند. گروهی مانند کودکان مناطق عشایری و روستاهای دورافتاده و کمجمعیت که از اول وارد سیستم آموزشی نمیشوند. به جز کودکان محروم مناطق عشایری و روستایی تعداد کمی از کودکان و به خصوص دختران در روستاها و حاشیه شهرها هم به دلیل ناآگاهی، تعصب و فقر والدین، رنگ مدرسه را نمیبینند اینها مطلقا بیسوادند. گروه دوم کودکانی هستند که در 6 سالگی وارد مدرسه میشوند و بعد از چند سال تحصیل به دلایل مختلف ترک تحصیل میکنند. این کودکان اغلب در سن کم وارد بازار کار میشوند و در شرایط نامناسب و ظالمانهای مجبور به کار میشوند. اکثر بازماندگان از تحصیل از این گروه هستند. کودکان در محیط کار طعم تلخ تبعیض، زورگویی و انواع تجاوزها را میچشند و سرشار از عقدههای روانی وارد مرحله جوانی میشوند. یکی از علل باز ماندن کودکان از تحصیل، فقر مادی و معنوی خانوادههای شهری به خصوص اقشار حاشیهنشین است، اما بسیاری از دانشآموزان خانوادههای متوسط و بالای شهری هم به دلیل ناکارآمدی سیستم آموزشی مجبور به ترک تحصیل میشوند.انجمن حمایت از حقوق کودکان20 خرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر