زن و مرد جوانی کودک خود را در خانه حبس کرده و او را بشدت کتک میزنند
پزشکان در بررسی از وضعیت کودک متوجه شدند
صورت و دست و پای او بشدت سوخته است.
والدین معتاد در پی شکنجه دادن دختر ۵ / ۲ ساله خود در بوئین زهرا از سوی پلیس دستگیر شدند و کودک آسیبدیده با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت.
روز چهارم مهرماه زنی با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ بوئینزهرا از توابع استان قزوین تماس گرفت و از شکنجه دختر ۵ / ۲ ساله همسایهاش در روستای عصمتآباد از سوی والدینش خبر داد.
روز چهارم مهرماه زنی با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ بوئینزهرا از توابع استان قزوین تماس گرفت و از شکنجه دختر ۵ / ۲ ساله همسایهاش در روستای عصمتآباد از سوی والدینش خبر داد.
به دنبال این تماس، مددکاران اورژانس اجتماعی عازم محل شدند و در تحقیق از همسایهها معلوم شد زن و مرد جوانی کودک خود را در خانه حبس کرده و او را بشدت کتک میزنند. وقتی صاحبخانه در را برای مددکاران باز نکرد، یکی از آنها با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از ماموران کمک خواست. ماموران انتظامی با حضور در محل و ورود به خانه روستایی، زوج جوان را پیش از فرار دستگیر کردند و دختر ۵ / ۲ ساله را که بر اثر شکنجه بیهوش شده بود، به بیمارستان امیرالمومنین بوئینزهرا انتقال دادند و والدین این کودک به مرکز پلیس منتقل شدند.
پزشکان در بررسی از وضعیت کودک متوجه شدند صورت و دست و پای او بشدت سوخته است. بنابراین دختر کوچولو تحت عمل جراحی قرار گرفت و با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت. در پی این حادثه ماموران به تحقیق از والدین کودکآزار پرداختند که معلوم شد هر دوی آنها اعتیاد شدیدی به موادمخدر از نوع هروئین و کراک دارند.
اعتراف پدر شکنجهگر
پدر کودک به پلیس گفت: چند سال پیش با همسرم آشنا شده و با وجود مخالفت شدید خانوادهاش، با هم ازدواج کردیم. بعد از به دنیا آمدن دخترمان «ساناز» همسرم متوجه اعتیادم شد و خواست تا اعتیادم را ترک کنم اما بیفایده بود و من برای آنکه از ناسازگاریهای همسرم خلاصی پیدا کنم او را هم معتاد کردم.
متهم اضافه کرد: هر دو در خانه هروئین و کراک مصرف میکردیم. هر بار که ساناز گریه میکرد، عصبانی شده و او را کتک میزدیم. در برخی از مواقع که همسرم وضعیت جسمیاش بهتر میشد، تازه میفهمید که چه اشتباهی کرده و کودکمان را کتک زده است، ناراحت میشد و با من مشاجره میکرد.
شکنجههای غیرانسانی
متهم با اشاره به شکنجه دادن کودک گفت: دختر۵. ۲ ساله ما مدام بیقراری میکرد و ما برای ساکت کردنش اورا کتک میزدیم.
متهم اضافه کرد: وقتی موادمخدر به دستم نمیرسید، بدن نحیف ساناز را با فندک و سیگار میسوزاندم، به همین دلیل او رنجور و ناتوان شده بود. پدر شکنجهگر اضافه کرد: از چند روز پیش بیقراریهای ساناز بیشتر شده بود تا اینکه عصبانی شده و او را کتک زدم و دوباره صورت و دست و پای او را با سیگار روشن و شعلههای فندک سوزاندم و هر بار که همسرم قصد مداخله داشت او را هم کتک میزدم و با زندانی کردن در اتاق اجازه بیرون رفتن به آنها را نمیدادم.
اعتراف مادر به همدستی با پدر
در پی اظهارات متهم، همسرش نیز بازجویی شد و با تایید گفتههای شوهرش گفت: من نیز در زمان خماری کودکم را کتک زدم اما بیشتر شوهرم ساناز را شکنجه میداد و من نمیتوانستم برای نجات او کمکی کنم، چرا که شوهرم مرا نیز کتک میزد و در خانه زندانی میکرد.
با ثبت اظهارات متهمان، آنها با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
بنابراین گزارش، وضعیت عمومی دختر شکنجهشده رضایتبخش اعلام شده و او روز گذشته از بیمارستان مرخص و تحویل بهزیستی شد و این در حالی است که هنوز برای درمان احتیاج به مراقبت پزشکی دارد.
پزشکان در بررسی از وضعیت کودک متوجه شدند صورت و دست و پای او بشدت سوخته است. بنابراین دختر کوچولو تحت عمل جراحی قرار گرفت و با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت. در پی این حادثه ماموران به تحقیق از والدین کودکآزار پرداختند که معلوم شد هر دوی آنها اعتیاد شدیدی به موادمخدر از نوع هروئین و کراک دارند.
اعتراف پدر شکنجهگر
پدر کودک به پلیس گفت: چند سال پیش با همسرم آشنا شده و با وجود مخالفت شدید خانوادهاش، با هم ازدواج کردیم. بعد از به دنیا آمدن دخترمان «ساناز» همسرم متوجه اعتیادم شد و خواست تا اعتیادم را ترک کنم اما بیفایده بود و من برای آنکه از ناسازگاریهای همسرم خلاصی پیدا کنم او را هم معتاد کردم.
متهم اضافه کرد: هر دو در خانه هروئین و کراک مصرف میکردیم. هر بار که ساناز گریه میکرد، عصبانی شده و او را کتک میزدیم. در برخی از مواقع که همسرم وضعیت جسمیاش بهتر میشد، تازه میفهمید که چه اشتباهی کرده و کودکمان را کتک زده است، ناراحت میشد و با من مشاجره میکرد.
شکنجههای غیرانسانی
متهم با اشاره به شکنجه دادن کودک گفت: دختر۵. ۲ ساله ما مدام بیقراری میکرد و ما برای ساکت کردنش اورا کتک میزدیم.
متهم اضافه کرد: وقتی موادمخدر به دستم نمیرسید، بدن نحیف ساناز را با فندک و سیگار میسوزاندم، به همین دلیل او رنجور و ناتوان شده بود. پدر شکنجهگر اضافه کرد: از چند روز پیش بیقراریهای ساناز بیشتر شده بود تا اینکه عصبانی شده و او را کتک زدم و دوباره صورت و دست و پای او را با سیگار روشن و شعلههای فندک سوزاندم و هر بار که همسرم قصد مداخله داشت او را هم کتک میزدم و با زندانی کردن در اتاق اجازه بیرون رفتن به آنها را نمیدادم.
اعتراف مادر به همدستی با پدر
در پی اظهارات متهم، همسرش نیز بازجویی شد و با تایید گفتههای شوهرش گفت: من نیز در زمان خماری کودکم را کتک زدم اما بیشتر شوهرم ساناز را شکنجه میداد و من نمیتوانستم برای نجات او کمکی کنم، چرا که شوهرم مرا نیز کتک میزد و در خانه زندانی میکرد.
با ثبت اظهارات متهمان، آنها با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
بنابراین گزارش، وضعیت عمومی دختر شکنجهشده رضایتبخش اعلام شده و او روز گذشته از بیمارستان مرخص و تحویل بهزیستی شد و این در حالی است که هنوز برای درمان احتیاج به مراقبت پزشکی دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر