فرستنده :سحر صیاد رودکار
روانپزشک سازمان بهزیستی کشور:
اکثر کودکان کار و خیابان هنگام بیمارشدن
امکان مراجعه به پزشک را ندارند.
خبرگزاری هرانا - روانپزشک سازمان بهزیستی کشور گفت: اکثر کودکان کار و خیابان هنگام بیمارشدن به دلیل مشکلات مالی خانواده امکان مراجعه به پزشک را ندارند.
محسن روشنپژوه روانپزشک سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه معضل کودکان کار و خیابان یک معضل جهانی بوده تاکید کرد: کودکان خیابانی به عنوان گروههای به حاشیه رانده شدهٔ بسیاری از جوامع محسوب میشوند که از دسترسی به فرصتهایی برای یک زندگی بهتر محروماند.
محسن روشنپژوه روانپزشک سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه معضل کودکان کار و خیابان یک معضل جهانی بوده تاکید کرد: کودکان خیابانی به عنوان گروههای به حاشیه رانده شدهٔ بسیاری از جوامع محسوب میشوند که از دسترسی به فرصتهایی برای یک زندگی بهتر محروماند.
به گزارش ایلنا، وی افزود: این کودکان قادر به برقراری ارتباط با نهادهای عمده اجتماعی نظیر خانواده، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و نیز سیستمهای حمایت اجتماعی نبوده و همین امر سلامت روانی اجتماعی آن را دچار مخاطره میسازد.
روانپزشک سازمان بهزیستی کشور در مورد عوامل موثر بر بروز پدیده کودکان خیابانی به مواردی شامل فقر، توزیع ناعادلانه خدمات آموزشی و بهداشتی، نرخ بیکاری و تورم و نیز عوامل اجتماعی که شامل شهرنشینی بیرویه دلیل مهاجرت از کشورهای همجوار به ایران و روستاها به شهر و افزایش حاشیهنشینی، و بیثباتی منطقه افغانستان و عراق، جنگ ۸ ساله ایران و عراق، نرخ رشد اعتیاد و نیز فقدان حمایتهای اجتماعی اشاره کرد.
روشن پژوه در مورد سبک زندگی و با اشاره به شرایط جسمانی، روانی اجتماعی این کودکان گفت: عواملی همچون استرس و فشارهای روانی ناشی از حوادث عمدهٔ زندگی، نظیر فجایع طبیعی و حوادث اجتماعی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی نظیر فقر، فقدان حرکتهای آموزشی، کودکان کار و خیابان را با مشکلات عمدهای روبه رو میسازد؛ از سوی دیگر سبک زندگی این کودکان که آنها را مستعد گذراندن زندگی در معرض خشونتهای محیطی و تعارض با سایر کودکان کار و خیابان، کارفرمایان و افراد اجتماع میسازد.
روانپزشک سازمان بهزیستی کشور ضمن اشاره به تحقیق خود بر روی کودکان کار و خیابان منطقه ۲۰ شهر تهران و مصاحبه باآنها عنوان کرد: تمام کودکان از وضع سلامت خود رضایت نداشته و از بین ۴۲ کودک تحت پرسش ۳۸ نفر از علائم مختلفی شکایت داشتند.
وی با اشاره به مسائل و معضلات آنها تصریح کرد: مشکلات عمده همچون سردرد، دل درد، دندان درد و گلو دردو درد کلیه از مشکلات شایع این کودکان بوده و از بیماریهای شایع دیگر بیماریهای پوستی و ریوی ناشی از زباله گردی و تماس با مواد شیمیایی مضر و نیز بیماریهای انگلی را میتوان نام برد.
به گفته این روان پزشک، کودکان خیابانی افغان وضعشان به مراتب وخیم تر است چرا که کودکان افغان به دلیل نداشتن بیمه، به هیچ عنوان امکان بستری شدن را ندارند حتی تمام کودکان از مراجعه مرتب به دندانپزشک و چشم پزشک محروم هستند.
به گفته این روان پزشک، کودکان خیابانی افغان وضعشان به مراتب وخیم تر است چرا که کودکان افغان به دلیل نداشتن بیمه، به هیچ عنوان امکان بستری شدن را ندارند حتی تمام کودکان از مراجعه مرتب به دندانپزشک و چشم پزشک محروم هستند.
روشن پژوه در مورد نتایج بدست آماده از تغذیه و امنیت این کودکان گفت: تغذیه انها در شرایط نامناسبی قرار دارد و براساس نتایج بدست آمده کودکان به ندرت میوه، سبزیجات یا پروتئین میخورند، تعدادی از کودکان فقط یک یا ۲ بار در روز غذا میخورند. و نیز خشونت در میان آنها امری شایع است.
این روانپزشک با اشاره به انواع مشاغل کودکان به فال فروشی، کار در کارخانه شیشه، میخ صاف کنی، نوازندگی، زباله گردی، سبزی پاک کنی، نظافت خانه، خیاطی، کفش درست کنی، کیف درست کنی و کار در بقالی اشاره کرد و یادآور شد: تمام کودکان اعتراف کردند که تحت خشونت جسمی توسط والدین یا خواهر و برادر قرار گرفتهاند و هم چنین کودکان، به طور خیلی جدی، از انواع خطر در کار همچون خطر حوادث (دست و چشم) و خطر آزارهایی از جمله دزدیده شدن و سرقت جوارح صحبت کردند.
بر اساس این گزارش بسیاری از کودکان خیابانی به دلیل افتادن دردام قاچاقچیان و خلافکاران مورد سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند.
هم چنین این کودکان که عمدتا منبع درآمد خانواده هستند ممکن است به دلایل گوناگون به دست نیروهای انتظامی بازداشت شوند و در این صورت خانوادههایشان برای رهایی آنها اقدام میکنند. با وجود این پس از آزادی مجددا خانوادههایشان آنها را برای ادامه امرار معاش از طریق تکدی و... به خیابانها میفرستند و نیز کودکان خیابانی کمتر به مدرسه میروند و کمتر مراحل تحصیلی بالاتر میرسند. مشکلات خانوادگی و نابسامانی زندگی عمدتا آنان را ازادامه تحصیل باز میدارد بدین سبب مشکلات روانی، افسردگی، بی خانمانی، کودکان را در معرض انواع کجرویها ورفتارهای ضد اجتماعی قرار میدهد. نیاز به حمایتهای اجتماعی و عدم پاسخ به آن، فرد را مستعد بسیاری ازمشکلات روانی-اجتماعی و سوءمصرف مواد میکند.
هم چنین این کودکان که عمدتا منبع درآمد خانواده هستند ممکن است به دلایل گوناگون به دست نیروهای انتظامی بازداشت شوند و در این صورت خانوادههایشان برای رهایی آنها اقدام میکنند. با وجود این پس از آزادی مجددا خانوادههایشان آنها را برای ادامه امرار معاش از طریق تکدی و... به خیابانها میفرستند و نیز کودکان خیابانی کمتر به مدرسه میروند و کمتر مراحل تحصیلی بالاتر میرسند. مشکلات خانوادگی و نابسامانی زندگی عمدتا آنان را ازادامه تحصیل باز میدارد بدین سبب مشکلات روانی، افسردگی، بی خانمانی، کودکان را در معرض انواع کجرویها ورفتارهای ضد اجتماعی قرار میدهد. نیاز به حمایتهای اجتماعی و عدم پاسخ به آن، فرد را مستعد بسیاری ازمشکلات روانی-اجتماعی و سوءمصرف مواد میکند.
در پایان آمده است که تصور عمومی ازکودکان خیابانی اساسا متفاوت با واقعیت زندگی اغلب کودکان و نوجوانانی است که بیشتر روزها خود را درخیابان میگذرانند. اینها افرادی آسیبزا نیستند بلکه گروهی هستند که برای ادای مسئولیتهای مالی و خانوادگی با منابع بسیار محدودی که دراختیار دارند درشرایط بسیار مشکلی به تلاش میپردازند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر