نویسنده: شیرزاد عبدالهی
4 خطر عمده، جان دانش آموزان را تهدید می کند:
ساختمانهای فرسوده و غیرمقاوم مدارس،
تصادفات
رانندگی در سفرهای اردویی،
آتش سوزی در مدارس
و تنبیه بدنی.
خبر حوادث ناگوار معمولا از مجراهایی خارج از سیستم آموزش و پرورش منتشر می شوند.
به عنوان مثال خبر آتش سوزی در مدرسه درودزن فارس در آذر ۸۵، بیست روز بعد از
حادثه، به طور تصادفی توسط نیازی رییس وقت سازمان بازرسی کشور هنگام سخنرانی در جمع
مسئولان آموزش و پرورش و در حضور خبرنگاران فاش شد.
بعد از وقوع حادثه و در گرماگرم ماجرا وزیر یا معاونان او و گاهی هیاتی از جانب مقامات به منطقه سفر می کنند و وعده تحقیقات کامل و تهیه و انتشار گزارش دقیق حادثه را می دهند. چنین گزارشهایی اگر هم تهیه شوند، معمولا به صورت عمومی منتشر نمی شوند. وزیر بعد از هر حادثه در پیامی احساسی با بازماندگان همدردی می کند. نمایندگان مجلس هم ابتدا با توپ پر وارد می شوند و در مصاحبه های خود، استعفا و استیضاح وزیر را طلب می کنند. مدتی بعد با کاهش حساسیت افکارعمومی، مسئولان روحیه خود را بازیافته و در نقش طلبکار ظاهر می شوند. سال گذشته در جریان آتش سوزی خوابگاه دانش آموزان چابهار که چهار دانش آموز کشته شدند، وزیر آموزش و پرورش گفت: “همه توانمان را در خصوص پیشگیری به کار می گیریم، حالا ممکن است در خوابگاهی چند سیم روی هم قرار بگیرند و جرقه خورده باشد…”. مقامات آموزش و پرورش بعد از هر حادثه با خانواده های دانش آموزان مقتول و صدمه دیده ملاقات و بر پرداخت هزینه های درمانی و دیه و خسارت های احتمالی توسط بیمه تاکید می کنند. در این مرحله اغلب خانواده ها به دلیل تالمات روحی و فقر و بی اطلاعی از قانون از طرح شکایت منصرف می شوند و گاهی در یک فضای احساسی با پادر میانی بزرگان محلی، پای رضایت نامه کتبی را امضا می کنند. گرفتن دیه و هزینه های بیمارستان برای خانواده قربانیان هم چندان سرراست و بی دردسر نیست، هشت دانش آموز درودزنی شامل شش دختر و دو پسر که در آتش سوزی مدرسه به شدت آسیب دیده بودند، بعد از گذشت ۵ سال و با حکم دادگاه و کمک رسانه ها توانستند دیه خود را دریافت کنند. متاسفانه در آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر بازهم بیشترین آسیب به ناحیه سر و صورت و گردن دانش آموزان وارد شده است. در این یادداشت تنها به بررسی دو عامل خطرزا، یعنی ساختمانهای فرسوده مدارس و تجهیزات گرمایشی و سرمایشی می پردازم. به گفته نماینده پیرانشهر و سردشت مدرسه شین آباد، جزء مدارس فرسوده و دارای حکم تخریب بوده است. داستان مقاوم سازی مدارس از سال ۸۵ تاکنون به رغم تخصیص اعتبارات ویژه از جمله ۴ میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی تبدیل به یک کلاف سردرگم شده است. زلزله آذربایجان شرقی در تابستان گذشته، مقاومت سازه مدارس را در معرض آزمون قرار داد. سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور، بر اساس شناسنامه فنی، حدود یکصد هزار ساختمان مدرسه را در سه گروه طبقه بندی کرده است: ۱- مدارس مستحکم که در ساخت آنها آیین نامه ۲۸۰۰ زلزله و مقررات دیگر ساختمان اجرا شده و سازه آنها در برابر زلزله های ۷ ریشتر مقاومند ۲- مدارس تخریبی و خطرآفرین که فاقد حداقل شرایط ایمنی هستند و باید تخریب و نوسازی شوند. ۳- مدارس غیر مقاوم که باید با روشهای فنی مقاوم سازی شوند. مطابق گفته ترابیزاده معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی به خبرگزاری فارس، از مجموع ۸۷۳ مدرسه مناطق زلزله زده سه شهرستان اهر، ورزقان و هریس در زمان وقوع زلزله، فقط ۱۹۶ مدرسه یعنی ۲۲ درصد مدارس، دارای استحکام کافی بوده و ۶۷۷ مدرسه یعنی ۷۸ درصد مدارس در فهرست تخریب و نوسازی و مقاوم سازی قرار داشته اند! از این تعداد ۲۸ درصد مدارس خطرآفرین و تخریبی و ۵۰ درصد هم غیر مقاوم بوده اند. اگر زلزله ورزقان در روز و ساعت کاری مدارس اتفاق می افتاد منجر به یک فاجعه بزرگ می شد. هر چند خوشبختانه تا کنون در ساعت کاری مدارس زلزله بزرگی اتفاق نیفتاده، اما ساختمان فرسوده مدارس، بزرگترین خطر بالقوه برای دانش آموزان ایران است. تجهیز مدارس به سیستم سرمایشی و گرمایشی نیز بر عهده سازمان نوسازی و تجهیز مدارس است. در اینجا نیز دو پرسش مطرح است: پرسش اول اینکه استانداردها را چه کسی تعیین می کند؟ پرسش دوم اینکه چه نهادی مسئول کنترل مستمر تجهیزات نصب شده در مدارس است؟ در خصوص پرسش اول منطقا تعیین استانداردهای ساختمان و تجهیزات باید به نهادهای تخصصی خارج از حوزه مدیریت آموزش و پرورش مانند نظام مهندسی محول شود. در حال حاضر سازمان نوسازی هم مجری و هم ناظر طرح های مدرسه سازی است. در باره پرسش دوم باید مسئول کنترل تجهیزات مدارس مشخص شود که در چنین مواقعی بتوان از او سوال کرد. رییس سازمان نوسازی، نظارت مستمر بر کیفیت تجهیزات را خارج از وظایف این سازمان می داند. مدیران مدارس هم با این توجیه که تخصصی در امور فنی ندارند مسئولیت نظارت بر ایمنی تجهیزات و تاسیسات مدارس را نمی پذیرند و مهم تر اینکه، مدارس بودجه ای برای بازدید کارشناس فنی و تعمیر و تعویض تجهیزات در اختیار ندارند. نمایندگان مجلس در کنار بحث های احساسی و مقطعی، لازم است که این گونه مسایل را پیگیر شوند. وزارت آموزش پرورش و بخصوص سازمان نوسازی مدارس باید به این سوال پاسخ دهند که چرا بعد از فاجعه آتش سوزی مدرسه سفیلان چهار محال و بختیاری، که منجر به مرگ ۱۳ دانش آموز در آتش شد، دستور برچیدن نردههای آهنی کلاسهای درس مدارس در طبقات همکف را نداد؟ فلسفه این نردههای قطور که باعث به دام افتادن دانش آموزان هنگام بروز آتش سوزی میشود، چیست؟ مگر کلاسهای درس مدرسه چه کالای گرانبهایی برای سرقت دارند که از چنین حفاظ هایی استفاده می شود؟ نقش سرایدار مدرسه چیست؟ نکته تاسف بار دیگر این است که کپسول آتش نشانی مدارس معمولا به دلیل اینکه سالانه شارژ نمی شود فقط یک دکور زیبا در گوشه آبدارخانه مدرسه است. به دلایلی که گفته شد به نظر می رسد ضعف نظارت مهم ترین علت بروز این گونه حوادث است. انجمن حمایت از حقوق کودکان 25 آذرماه | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر