ارسال خبر از: رضا کریمی
به گزارش بیبیسی در این گزارش آمده است: «وضعیت مدارس در روستاهای آذربایجان قبل از زلزله هم در حد فاجعه بوده، شاید خدا خواست زمین بلرزد که همه بفهمند مردم این مناطق در چه وضعیتی زندگی میکنند.»
یکی از امدادگران داوطلب در مورد شرایط آموزشی و مدارس مناطق زلزلهزده هم گفته است: «بعضیها میگفتند اگر زلزله نمیشد نمیفهمیدیم استانی غنی مثل آذربایجان چنین جاهای محرومی هم داد.»
کمبود فضای آموزشی استاندارد، مدرسه در مقاطع مختلف، آموزگار، لوازم التحریر، و سایر امکانات تحصیلی از جمله مواردی ست که به گفته این امدادگر دانش آموزان زلزله زده اهر، هریس و ورزقان به آن نیاز دارند.
او توضیح می دهد: «مثلا روستای تِویل که از مناطق شمالی ورزقان است و ۳۶ خانوار دارد، ۱۵ دانش آموز هستند که مدرسهشان یک کانکس است و از قبل هم همینطور بوده. معلمشان هم یک سرباز معلم است که در تصادف پایش شکسته و در این مدتی که از سال تحصیلی میگذرد هنوز سر کلاس نرفتهاند. یا در روستای کَلَم، که ۲۱ دانش آموز اول تا ششمی دارد، یک معلم مسئول همه این بچه هاست. فاجعه اینجاست که آنها مجبورند به زبان فارسی درس بخوانند، اما سطح آموزش آن قدر پایین است که تقریبا هیچ کدامشان بلد نیستند فارسی حرف بزنند.»
او ادامه میدهد: «مدرسه روستای جوشین دانش آموزان هشت روستای دیگر را هم تحت پوشش دارد. مثلا در مدرسه روستای انویق که یکی از زیرمجموعههای جوشین است، هر سه دانش آموز با یک مداد مینویسند، یعنی معلم متن یک دیکته را باید سه بار بخواند و بچه ها به نوبت دیکته بنویسند.»
این در حالی است که مدیر مدرسه جوشین گفته است: «با تمام این احوال، مشکل اصلی ما سوخت است و لوازم التحریر جزو نیازهای ثانویه قلمداد ما میشود.»
وبسایت بیبیس در گزارشی به بررسی وضعیت دانش آموزان منطقه زلزلهزده
ورزقان پرداخته و شرایط آنها را بسیار اسفبار توصیف کرده است.
یکی از امدادگران داوطلب در مورد شرایط آموزشی و مدارس مناطق زلزلهزده هم گفته است: «بعضیها میگفتند اگر زلزله نمیشد نمیفهمیدیم استانی غنی مثل آذربایجان چنین جاهای محرومی هم داد.»
کمبود فضای آموزشی استاندارد، مدرسه در مقاطع مختلف، آموزگار، لوازم التحریر، و سایر امکانات تحصیلی از جمله مواردی ست که به گفته این امدادگر دانش آموزان زلزله زده اهر، هریس و ورزقان به آن نیاز دارند.
او توضیح می دهد: «مثلا روستای تِویل که از مناطق شمالی ورزقان است و ۳۶ خانوار دارد، ۱۵ دانش آموز هستند که مدرسهشان یک کانکس است و از قبل هم همینطور بوده. معلمشان هم یک سرباز معلم است که در تصادف پایش شکسته و در این مدتی که از سال تحصیلی میگذرد هنوز سر کلاس نرفتهاند. یا در روستای کَلَم، که ۲۱ دانش آموز اول تا ششمی دارد، یک معلم مسئول همه این بچه هاست. فاجعه اینجاست که آنها مجبورند به زبان فارسی درس بخوانند، اما سطح آموزش آن قدر پایین است که تقریبا هیچ کدامشان بلد نیستند فارسی حرف بزنند.»
او ادامه میدهد: «مدرسه روستای جوشین دانش آموزان هشت روستای دیگر را هم تحت پوشش دارد. مثلا در مدرسه روستای انویق که یکی از زیرمجموعههای جوشین است، هر سه دانش آموز با یک مداد مینویسند، یعنی معلم متن یک دیکته را باید سه بار بخواند و بچه ها به نوبت دیکته بنویسند.»
این در حالی است که مدیر مدرسه جوشین گفته است: «با تمام این احوال، مشکل اصلی ما سوخت است و لوازم التحریر جزو نیازهای ثانویه قلمداد ما میشود.»
۰۶ دی ۱۳۹۱
https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=1152981751297922814#editor/target=post;postID=21501328584857155
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر