۱۳۹۱ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

کودکان کار، کودکان رنج و مزد

روشنک آسترکی

sdfg654s


کار‌شناسان با توجه به مشکلات اقتصادی پیش روی کشور نسبت به افزایش تعداد کودکان کار در سال آینده هشدار دادند.
یکی از عوامل اصلی این پیش بینی افزایش تورم و عدم سازگاری درآمد خانوار با هزینه‌ها و در نتیجه وارد کردن کودکان به بازار کاراست. از دیگر عوامل مهم در رشد تعداد کودکان مشکلات اقتصادی کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی می‌باشد. با افزایش هزینه‌های تولید و کاهش درآمد، واحدهای تولیدی ترجیح می‌دهند از کودکان به عنوان نیروی کارارزان‌تر استفاده کنند و از این طریق به کاهش هزینه‌های خود کمک کنند.
فرهاد مرادی، فعال حقوق کودک شرایط ایده آل برای کودک را اینگونه بیان می‌کند: «کودک ایده‌آل باید تحت حمایت نهادهای اجتماعی، خانواده، آموزش و پرورش و غیره قرار گیرد تا توانایی‌های فردی و اجتماعی‌اش شکوفا شود و به‌عنوان یک شهروند در آینده آماده پذیرش مسئولیت فردی و اجتماعی خود شود. بنابراین هر عاملی که در تقابل این فرایند باشد، به نوعی کودک را در وضعیت دشوار قرار می‌دهد؛ وضعیتی که باعث می‌شود ابعاد رشد جسمی و اجتماعی کودک با تأخیر مواجه شود».

کودکانی ناپیدا در قوانین حمایتی

مطابق قانون کار ایران، به کار گرفتن کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است. این قانون همچنین برای کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله نیز شرایط خاصی را پیش‌بینی کرده، اما این قانون عملا نادیده گرفته می‌شود.
کار کودکان جنبه‌های منفی اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی در بردارد. این پدیده مانع افزایش جدی مهارت‌ها، آموزش و دانش می‌شود، بهره وری افت می‌کند، درآمدهای بیمه اجتماعی کاهش پیدا می‌کند، صدمه‌های جانی و مالی بالا می‌رود، انواع آسیبهای اجتماعی شامل سوء استفاده جنسی، اعتیاد، خرده فروشی مواد مخدر، بزهکاری کودکان و نوجوانان افزایش پیدا می‌کند، مهاجرت‌ها بدلیل امکان کار کردن کودکان به گونه‌ای زیانبار و آسیب رسان بالا می‌رود.
عوارض کار کودکان تنها شامل مشکلات در دوران کار نمی‌باشد. در واقع این کودکان با حذف شدن از چرخه تحصیلی نه تنها از برنامه مدون آموزشی محروم می‌وند بلکه بخش عمده‌ای از سلامت روانی و اجتماعی خود را نیز از دست می‌دهند و مسیر صحیح رشد را نمی‌توانند سپری کنند.
یکی از معضلات در مورد حمایت از این قشر آسیب پذیر جامعه را می‌توان عدم هماهنگی سازمان‌های دولتی دانست بطوریکه هیچ نهادی مسئولیت آن‌ها را قبول نمی‌کند.
از جمله این عدم هماهنگی می توان به کودکان کار در خیابان اشاره کرد. بهزیستی کودکان کارمشغول در خیابان را کودک خیابانی نمی‌داند و وزارت کار نیز آن‌ها را در ردیف کودکان کار قرار نمی‌ دهد.
از سوی دیگر کودکان بیشتر در کارگاه‌های کوچک و کمتر از ۱۰ نفره به کار گرفته می‌شوند که از شمول قانون کار خارج‌اند وعملا هیچ نظارتی بر آن‌ها صورت نمی‌گیرد. کودکانی هم که در کارگاه‌های بزرگ و مشمول قوانین وزارت کار مشغولند با توافقی که با کارفرما دارند به صورت مخفیانه کار می کنند.

همه با هم برای بقا

نکته قابل توجه اینجاست که تنها وجود و اجرای قانون کار نمی‌تواند کودکان را از چرخه کار در شهر‌ها حذف کند چرا که کودکان کار خود نیز در بیشتر موارد مجبورند به خاطر بقای خود و خانواده کار کنند و می‌دانند با عدم نان آوری آن‌ها خانواده برای نیازهای ضروری از جمله خورد و خوراک دچار مشکل خواهد بود. از سوی دیگر در کشور بسیاری از کودکان در بخش کشاورزی به عنوان کارگر روستایی به کار اشتغال دارند.
در روستاهای ایران هر ساله صد‌ها هزار کودک از سنین ۴ الی ۵ سالگی در کنار پدران و مادران خود به کار چوپانی، علف چینی، گردآوری هیزم، مراقبت از دام و طیور، آبیاری، کار در مزرعه، کار در قنات‌ها و لایروبی چاه‌ها، کار در امور سمپاشی باغات و اشجار و ضد عفونی کردن اماکن و طویله‌ها و آشیانه‌های مرغداری و قالی بافی مشغول هستند. از آنجا که هیچ برنامه هدفمند و متناوبی از سوی دولت برای آموزش روستاییان و تغییر فرهنگ «همه با هم برای بقا» در کشور اجرا نشده است، لذا این نوع حیات سرنوشت طبیعی و البته محتوم کودکان روستایی است.

اختفای معضل چاره نیست

گزارش‌ها حاکی از آمار بالای انواع بیماری‌ها از جمله سل، عفونت‌های داخلی، بیماری‌های پوستی، بیماری های روانی، ایدز و… در بین کودکان کار می‌باشد ولی شوربختانه در حوزه آسیب‌های اجتماعی رویکرد حوزه مدیریتی کلان جمهوری اسلامی به جای طرح، پیگیری و پیشگیری همواره بر پایه اختفای معضلات اجتماعی استوار است. این امر سبب می‌شود پیش بینی و انجام راهکارهای مبارزه با این آسیب‌ها دشوار‌تر شود.
در صورتی که نتوان از این کودکان کار حمایت‌های همه‌جانبه کرد بسیاری از آنان در آینده نه چندان دور در صف مجرمان جامعه قرار می گیرند. بهتر است هزینه‌ای که در آینده برای مقابله با جرم در نظر گرفته می‌شود، امروز برای باسواد شدن و دیگر حمایت‌های اجتماعی کودکان یاد شده صرف شود.
درطی سالهای گذشته مراکز غیر دولتی و گروه‌های داوطلبانه زیادی جهت حمایت از حقوق کودکان از جمله کودکان کار در ایران شکل گرفت اما دولت به جای بهره از این کمک داوطلبانه در جهت پوشش کودکان کار و ارائه خدمات به کودکان آسیب دیدهٔ این معضل اجتماعی، فعالین حقوق کودک را زیر فشار قرار داده است و با آن‌ها برخورد کرده است تا آنجا که در حال حاضر تعدادی از فعالین حقوق کودک در ایران در زندان‌های جمهوری اسلامی درحال سپری کردن دوره محکومیت هستند و تعدادی هم ناچار به ترک وطن شده‌اند. راه دیگر 28 اسفند ماه http://rahedigar.net/1391/12/28/koodakan-kar-ranj-o-mozd/


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر