در این جلسه که
آقای محمود اخوان اداره آن را در
دست داشتند ابتدا خانم منیره برادران در
مورد وقایعی که در زندان ایران در دهه ۶۰ برایشان اتفاق افتاد صحبت کردند . ایشان
در مورد نوع شکنجه و همچنین طریقه اعدام برادرش در چند هفته بعد از دستگیری توضیحاتی
دادند ایشان که مدتها در زندان شدیدترین
شکنجهها را تحمل کردند از گونههای مختلف
شکنجه (روحی و جسمی ) صحبت کردند شکنجه هایی که بعد از بیهوشی یک زن برای او اتفاق می افتد تا انواع شکنجه ها
در قسمت دوم آقای مسعود
علیزاده که بعد از اتفاقات انتخابات
در زندان کهریزک زندانی بود در مورد چگونگی دستگیری و نوع شکنجه و همچنین
چگونگی کشته شدن امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و چند تن از زندانیان صحبت
کرد. مسعود علیزاده عنوا ن کرد من که فقط به خاطر پس
گرفتن رأیی که دزدیده شده بود به خیابان
آمده بودم و در آرامش تمام و سکوت دست به اعتراض زده بودم بازداشت شدم. مسعود گفت
من نیز مانند تمام کسانی که دستگیر شده بودند شکنجههای شدیدی را تحمل کردم .
ساعتها از سقف آویزان شدن به دلیل نگفتن حرفی که از من میخواستند جزئی از شکنجه هایی است که تحمل کردم . تجاوز ، شکنجههای روحی ، لخت و عریان کردن پیر و جوان کنار هم
به قول مسعود بازی با شخصیت انسانها بود
در ادامه آقای مسعود زینالی برادر سعید زینالی که از سال ۱۳۷۸ در ایران توسط مأموران ربوده شده و تا کنون هیچ
اطلاعی در مورد سعید به خانواده او داده
نشده درمورد چگونگی دستگیری مادر و خواهرش که بعد از گذشت چند سال به دلیل بی
اطلاعی از وضعیت سعید این اتفاق را رسانهای کرده بودند صحبت کرد .که در پایان
جلسه به تماس تلفنی که خانوادهٔ ایشان با مسعود داشتند اشاره شد این خبر که دولت
ایران میتواند تنها قبر ایشان را به خانواده سعید نشان دهد و خانواده ایشان میتوانند از طریق پلیس جنایی پیگیری
کنند را مطرح کرد .
همچنین آقای سام محمودی سرابی نویسنده و روزنامه نگاری
که در دورههای مختلف توسط وزارت اطلاعات
بازداشت شده بود بعد از شکنجههای طاقت فرسا مجبور به مهاجرت به خارج از
کشور شد ایشان که در دورههای مختلف بازداشت شده است . او گفت
بعد از ۱۰ سال دوباره به اداره اطلاعات احضار شدم و در بدترین شرایط، زیر
شدیدترین شکنجهها از جمله فرو بردن سر
در کاسهٔ توالت پر از کثافت ، استعمال نوشابهٔ باز نشده زمزم ، استعمال شیشهٔ تشتک دار قرار گرفتم
.
من بارها
دست به اعتصاب غذا زدم از اعتصاب غذای تر تا به اعتصاب غذای خشک که دچار افت شدید فشار خون و تحلیل رفتن قوای فیزیکی شد . که به دلیل بد شدن حالم من را در خیابان
رها کردند . دوباره در عاشورای ۸۸ بازداشت
و زیر شدیدترین شکنجهها قرار گرفتم
بعد از این هم بارها بازداشت شدم تا اینکه به خارج از کشورآمدم . او دلیل
خروج از کشور خود را به دلیل شکنجه هایی که شده است نمیداند بلکه ۱۰ سال ممنوعیت
از فعالیتهای مطبوعاتی را دلیل خروج از ایران
عنوان کرد
در پایان منصور اسانلو بنیانگذار و اولین دبیر سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و یکی از مبارزین جنبش کارگری در مورد وضیعت خود و اتفاقاتی که
برای او افتاد توضیحاتی دادند ۲۸ آبان ۱۳۸۵
من را در خیابان با ضرب و شتم بسیار بازداشت کردند و در حالی
که خونریزی شدیدی داشتم من را به بند ۲۰۹ سلول انفرادی برده و به مدت ۱۰ روز
زندانی کردند و بعد از یک ماه
آزاد کردند دوباره یک بار دیگر در
تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۸۶ به صورت بسیار بد و با
ضرب شتم را بازداشت شدم و من را به اوین بردند در آنجا بدترین شکنجهها بر رویم صورت گرفت آنها همچنین
با آقای مددی و آقای شهابی نیز بدترین شکنجهها انجام دادند . همچنین ایشان در
مورد نحوه ی دستگیری بانوانی که به حمایت از کارگران شرکت واحد بلند شده بودند اشاره کرد . او همچنین در
مورد زندان رجایی شهر عنوان کردند که در این زندان هیچ امکاناتی وجود ندارد ودر این
زندان اجازه هیچ ملاقاتی داده نمیشود همچنین عنوان کرد که با اعضای معترض سندیکا بدترین برخوردها انجام میگیرد
جاوید گوانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر