۱۳۹۰ بهمن ۵, چهارشنبه

کودکانی که آرزویشان دکه دار شدن است




 از دستان پر از دستمال تا دستان خالی از وجود مادر، از التماسهای بچگی تا خنده های شیرین کودکی، از نگاه معصوم کودکانه تا فروش سالهای بازیگوشی، همه و همه سهم کودکانی است که در پشت چراغهای قرمز زندگیشان ایستاده اند تا آمار کودکان خیابانی در خوزستان رو به افزایش باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، روح الله کودک خردسال اهوازی که روبروی دکه مادرش در ۲۴ متری بساط دستفروشی پهن کرده بود نگاهی به دکه مادرش می اندازد و بزرگترین آرزوی زندگی اش را می گوید: دوست دارم در آینده دکه دار شوم.
همه ما انسانها در کودکی آرزوی بزرگ شدن داریم و در زمان جوانی یا کهولت آرزوی بازگشت به دوران کودکی. اما امثال روح الله هیچگاه به گذشته شان بر نمی گردند زیرا هیچ وقت کودک نبوده اند و مثل خیلی از بچه های همسن و سالاشان کودکی نکرده اند یعنی وقت این کار که لذت بخش ترین مقطع زندگی یک کودک به شمار می رود را انجام دهند.

کودکان کار نه برای مسئولان استانی که حتی برای مسئولان پایتخت نشین نیز حکم تماشا و سکوت را دارند. از یک طرف، بهزیستی خود را متولی نگهداری کودکانی می داند که توسط شهرداری برای نگهداری معرفی شوند و از طرف دیگر شهرداری مسئولیت خود را در رابطه با کودکانی می داند که مرتکب جرم شوند و دست فروشی و کار کار کردن بر سر هر کوی و برزنی را برای کودکان جرم یا حداقل فعالیتی که ملزم جمع آوری آنها باشد، نمی داند.

در این بین، اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم فقط برای کارفرمایانی که از کودکان در کارگاه های خود استفاده می کنند مجازات تعیین کرده است. از سویی دیگر شهرداری هم فقط کودکان متکدی را جمع آوری می کند و همیشه از کوتاهی سایر ارگانها در نگهداری از این دسته از کودکان نیز گلایه دارد.

این چند پارگی در میان ارگانهای دولتی و مردمی در رابطه با یک مبحث واحد، موجب شده تا یک ارگان خاص، خود را موظف به امور کودکان کار نداند و هر یک دیگری را مسئول رسیدگی به کودکان کار معرفی کند و این می شود که کودکان کار در چهار راه بی مسئولیت مدیران می مانند.


روح الله در کارش فروش دستمال کاغذی در پشت قرمز یکی از میدانهای شهر اهواز در پاسخ به این سئوال که «در آینده دوست داری چه شغلی داشته باشی»، می گوید: دوست دارم صاحب یک دکه شوم تا مجبور نباشیم در بین ماشینها برای فروش دستمال کاغذی التماس کنم.

در این بین، کودکان کار تنها قربانیان این هیاهو و چند پارگی و عدم مسئولیت هر یک از ارگانهای متولی می شوند، کودکانی همچون روح الله که آینده شان از کودکی شان تیره تر است. کودکانی که آینده ای نامعلوم در انتظارشان خواهد بود و در کشاکش بین مسئولین، فرصتهای گرفته شده از خود را هیچگاه باز نمی یابند.

از طرفی شمار والدین معتاد و مطلقه در استان رو به افزایش است و پر واضح است که در آینده نزدیک شمار کودکان کار رو به افزایش خواهد گذاشت. کودکانی که به بهانه فروختن اجناسی در دست، بعدها مورد سو استفاده قرار خواهند گرفت و مرتکب بزهکاریهایی همچون فروش مواد و انواع دزدی می شوند.


آمار ارائه شده توسط بهزیستی خوزستان نشان می دهد که در ۹ ماه اول امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته تعداد کودکان خیابانی افزایش یافته است. از ابتدای سال ۹۰ تاکنون ۱۱۴ کودک به مراکز بهزیستی منتقل شده اند که همگی آنان بومی و اکثرا متعلق به شهرستان اهواز و سپس اندیمشک بودند. از این میان ۴۵ مورد فرزندان طلاق و ۹ مورد نیز حاصل متارکه والدین بوده اند. ۱۹ مورد نیز فوت پدر یا مادر را شامل می شدند و ۳۱ مورد نیز دارای ناپدری یا نامادری بوده اند.

در سال ۱۳۷۹ در بهزیستی استان خوزستان دو مرکز پسرانه و دخترانه هر کدام با گنجایش ۲۰ نفر برای ساماندهی کودکان خیابانی راه اندازی شد. در این مرکز خدماتی نظیر مددکاری اجتماعی، معاینات بالینی، روانپزشکی و روانشناسی بالینی به کودکان ارائه می شود. آن دسته از کودکانی که فاقد خانواده مناسب برای رشد و تربیت و ادامه زندگی باشند به مراکز شبانه روزی و خانه های تربیتی منتقل می شوند و تا سن ازدواج و سربازی در این مراکز می مانند.

استاد علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز در رابطه با پدیده کودکان اظهار کرد: اولین تاثیری که کار بر روی کودکان می گذارد محروم کردن آنان از لذتهای کودکی است.

علی هاشمی افزود: کودکان کار کودکانی هستند که جریان طبیعی رشد را طی نمی کنند. به نوعی با التماس و خواهش، خود باعث به هم ریختگی شخصیت کودک می شود و کودک با یک شخصیت له شده در جریان رشد قرار می گیرد.

وی ادامه داد: هیچ چیز کودکان را به اندازه حضور در جمع همسالان راضی نگه نمی دارد.

هاشمی تصریح کرد: کودکان کار دارای هویت سردرگم و زودرس خواهند بود زیرا توقعات خانواده و کارفرمایان از آنان زیاد است و کودک مجبور است که سریع نقش عوض کند بنابراین کودکی را با سرعت پشت سر می گذارد و وارد مرحله بزرگسالی می شود.

وی عوامل بروز چنین پدیده ای را در جامعه فقر اقتصادی و فرهنگی والدین دانست و گفت: در خانواده های فقیر اولویت با گذران زندگی و زنده ماندن است. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته اگر بچه ای در روز ممتد گریه کند فقط با گزارش همسایه ها، دولت بچه را از والدین می گیرد.

هاشمی، پرداختن به رفع معضل کودکان کار را در اولویت مسئولان ندانست و عنوان کرد: در هیاهوی سیاسی این مسئله به حاشیه رانده شده است.

وی برخورد سیاسی با آمار و شاخصهای ارائه شده و گزارش ندادن مسئولان در این رابطه را سد راه ارائه تحقیق توسط پژوهشگران و اعضای دانشگاه دانست و اعلام کرد: در هر موضوعی تا دانشگاهیان وارد نشوند مشکل حل نخواهد شد.

همچنین در همین رابطه رئیس بازرسی اداره تعاون، کار و رفاه خوزستان عنوان کرد: طبق کنوانسیون ممنوعیت به کار گیری کودکان کار، کودک به افراد زیر ۱۸ سال گفته می شود و این گروه نباید در مشاغل ۳۶ گانه نظیر کار در معدن، شن پاشی، پخت آسفالت، نانوایی، ریخته گری، کارهای ساختمانی و... کار کنند.

سید حمید غفاری گفت: بر اساس آمار گردآوری شده از کل استان، از ابتدای امسال از ۵۵۳ کارگاه بازرسی کردیم که به ۳۱۵ کارگاه در رابطه با استفاده از نیروی زیر ۱۸ سال اخطار دادیم.

وی ادامه داد: بیشتر کارفرمایان متخلف در خوزستان نانواییها هستند که کودکان را در آنجا به کار می گیرند.

غفاری، مجازات کارفرمایانی که از کودکان زیر ۱۸ سال استفاده کنند را در مرحله اول لغو پروانه به مدت سه ماه و در مراحل بعد لغو پروانه از شش ماه تا یک سال دانست.

وی بیشترین آمار کودکان کار را در خوزستان مربوط به شهرستان اندیمشک و سپس اهواز دانست.

غفاری، وظیفه سازمان کار را معطوف به تذکر و اخطار به کارفرما دانست و افزود: ما مسئولیتی در رابطه با کودکان کار نداریم زیرا مسئولیت اداره کار ممانعت از حضور کودکان زیر ۱۸ سال در کارگاه هاست. هرانا 02 بهمن ماه




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر