۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

درخواست قصاص چشم برای پسر ۱۶ساله


آن روز من تفنگ ساچمه‌ای پدرم را برداشتم و بیرون آمدم.


می‌خواستم گنجشک شکار کنم و پیش دوستانم کم نیاورم


 و بگویم چقدر قوی هستم. به بچه‌ها گفتم


 تفنگ دارم و حالا می‌بینید چه می‌کنم


 اصلا نمی‌خواستم آنها را بترسانم، بلد هم نبودم


معذرت می‌خواهم

 پسری که به سبک فیلم‌های وسترن آمریکایی با تفنگ بادی با دوستانش شوخی کرد و باعث کورشدن چشم یکی از آنها شد، با درخواست قصاص چشم از سوی شاکی پای میز محاکمه رفت. 

دوازده فروردین امسال پرستاران بیمارستانی در کرج خبر دادند پسربچه‌ای به نام محمد یک چشم خود را از دست داده ‌است. 

ماموران زمانی در محل حاضر شدند که محمد از بیهوشی خارج شده بود. او ادعا کرد دوستش علی وی را مورد اصابت گلوله تفنگ بادی قرار داده ‌است. 

این نوجوان گفت: من و بچه‌ها در خیابان داشتیم بازی می‌کردیم که علی آمد و تفنگی در دستش بود. او مثل فیلم‌های سینمایی سلاح را به سمت ما گرفت و گفت دست‌ها بالا بعد شلیک کرد و من بعد از آن متوجه چیزی نشدم. پلیس با توجه به گفته‌های این نوجوان، علی -پسر ۱۶ ‌ساله – را بازداشت کرد. او اتهامش را پذیرفت و گفت شلیک من باعث کور شدن محمد شد اما نمی‌خواستم این کار را بکنم و آن ماجرا یک شوخی بود. 

تحقیقات از این دو نوجوان تکمیل و پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه اول دادگاه کیفری‌استان البرز نزد قاضی رنجبر رییس دادگاه و چهار قاضی مستشار (مینایی، سهرابی، اصف‌الحسینی و بصیرنیا) فرستاده و روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. 

در ابتدای جلسه نماینده دادستان البرز در جایگاه حاضر شد و برای علی درخواست صدور مجازات قانونی کرد. او گفت: براساس تحقیقاتی که ما انجام دادیم علی با برداشتن تفنگ ساچمه‌ای از خانه بیرون رفت و قصد داشت برای دوستانش قدرت‌نمایی کند که این اتفاق رخ داد. 
علی تفنگ ساچمه‌ای را به سمت محمد نشانه رفت و درست چشمش را هدف گرفت. ما تحقیقات زیادی در این خصوص انجام دادیم و متهم خودش هم به جرم ارتکابی اعتراف کرده ‌است. صحنه حادثه بازسازی شده و مقرون به واقع ‌است ضمن اینکه شاهدان هم در این خصوص شهادت داده‌اند، بنابراین با توجه به اینکه مدارک کافی در پرونده وجود دارد به عنوان نماینده دادستان درخواست مجازات برای متهم را دارم. 

سپس محمد نوجوان دوازده ساله در جایگاه حاضر شد. او گفت: وقتی علی از خانه بیرون آمد به ما گفت هر کس بماند او را می‌زنم بچه‌ها زیاد بودند. همه فرار کردند اما من ماندم و او یکدفعه به سمتم شلیک کرد و من دیگر متوجه چیزی نشدم. وقتی به‌هوش آمدم، دیدیم در بیمارستان هستم و چشم چپم جایی را نمی‌بیند. اصلا باورم نمی‌شد کور شده‌ام و هنوز هم که ماه‌ها از این حادثه گذشته، نمی‌توانم این حادثه را فراموش کنم و برای متهم درخواست مجازات دارم. 

در ادامه مادر محمد در جایگاه حاضر شد و با توجه به اینکه پسرش هنوز به سن قانونی نرسیده بود، به عنوان قیم قانونی او درخواست کرد عامل کور شدن پسرش، قصاص شود. او گفت: محمد یک پسربچه‌ است و از دست دادن چشمش سرنوشت او را تحت تاثیر قرار داده‌ و پسرم دیگر نمی‌تواند مثل سابق زندگی کند. او می‌توانست آدم خیلی موفقی شود و حالا که علی با رفتارش باعث تغییر سرنوشت پسرم شده، من درخواست صدور قصاص برای او را دارم تا متوجه شود چه بر سر پسرم آورده است. 

سپس علی به جایگاه فراخوانده شد. او گفت: من اتهامم را قبول دارم و از اینکه باعث شدم محمد کور شود، معذرت می‌خواهم. آن روز من تفنگ ساچمه‌ای پدرم را برداشتم و بیرون آمدم. می‌خواستم گنجشک شکار کنم و پیش دوستانم کم نیاورم و بگویم چقدر قوی هستم. به بچه‌ها گفتم تفنگ دارم و حالا می‌بینید چه می‌کنم اصلا نمی‌خواستم آنها را بترسانم، بلد هم نبودم ماشه را بچکانم بچه‌ها خودشان ترسیدند و فرار کردند، من هم می‌خواستم وقتی گنجشک را زدم، جسدش را به دوستانم نشان دهم و احساس غرور کنم اما نمی‌دانم چه شد که این اتفاق افتاد من می‌خواستم به سمت بالا شلیک کنم اما هول کردم و دستم لرزید. از محمد و مادرش عذرخواهی می‌کنم و درخواست دارم مرا ببخشند. ما با هم همسایه‌ هستیم و من با محمد هیچ‌مشکلی هم نداشتم و ندارم. او دوست من بود. قصاص چشم من مشکلی را برای محمد حل نمی‌کند. درخواست دارم پیشنهاد دیگری را برای حل این مشکل بدهد. 

در این هنگام قاضی رنجبر پایان جلسه اول محاکمه را اعلام و ادامه رسیدگی به پرونده را به بعد موکول کرد.روزنامه شرق 22آذر1390


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر