دریافتی از: سحر صیاد رودکار
در خانه مان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم
آفتاب: دنیای اقتصاد نوشت: یكی از خوانندگان روزنامه دنیای اقتصاد روز گذشته در تماس با خبرنگار ما از فعالیت یک دختربچه 5 ساله در قالب یک كارگر ساختمانی در سطح شهر تهران خبر داد.
خبرنگار دنیای اقتصاد برای پیگیری ماجرا به محل فعالیت این كودک مراجعه كرد و مشخص شد كه به علت فقر مالی این دختر بچه روزانه 8 ساعت به همراه پدرش در ساختمانهای در حال ساخت در نقش یک كارگر ساختمانی فعالیت میكند.
پدر این دختر بچه –یگانه – میگوید: چون كسی را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به سر ساختمان بیاورم كه با توجه به اینكه زمان رفت و آمدم به شهر مامازن 6 ساعت است به شدت دخترم خسته و اذیت می شود.
او میگوید: در مامازن یک اتاق اجاره كرده كه ماهانه 100 هزار تومان اجاره میدهد.
پدر یگانه میگوید: به دلیل اینكه یگانه را روزها سر ساختمان میآورم، او نیز پا به پای من كار میكند و فعالیتهای سبكی همچون حمل كیسههای مصالح ساختمانی را انجام میدهد. او میگوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یك شب تمام تب كرده است.
این كارگر كوچک ساختمانی امیدوار است كه مسوولان و شركتهای ساختمانی برای استخدام پدرش به عنوان یک سرایهدار از خانوادهاش حمایت مالی كنند.
متن زیر گفتوگو با این كودک 5 ساله است، دختری كه اگر چه فقیر است، اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را كرده است.
یگانه! چرا اینجا كار میكنی؟
پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او میآیم كه در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد میكند هر وقت كیسههای سیمان را بلند میكند اذیت میشود و شبها از شدت درد خوابش نمیبرد. من زور ندارم، اما كمكش میكنم كه كمتر اذیت شود.
خانهتان كجاست؟
خیلی دور است ما در خانهمان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.
چرا پیش مادربزرگ یا خالهات نمیروی؟
مادرم مرده است. تازه مادربزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.
چه درخواستی از مسوولان داری؟
پدرم نمیتواند كار كند، اما اگر كار نكند پول نداریم. هیچ كس كمکمان نمیكند. پدرم میگوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگیمان خوب میشود.
تلفن تماس و آدرس محل سكونت پدر یگانه در گروه مسكن دنیایاقتصاد موجود است. 16 تیر ماه
خبرنگار دنیای اقتصاد برای پیگیری ماجرا به محل فعالیت این كودک مراجعه كرد و مشخص شد كه به علت فقر مالی این دختر بچه روزانه 8 ساعت به همراه پدرش در ساختمانهای در حال ساخت در نقش یک كارگر ساختمانی فعالیت میكند.
پدر این دختر بچه –یگانه – میگوید: چون كسی را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به سر ساختمان بیاورم كه با توجه به اینكه زمان رفت و آمدم به شهر مامازن 6 ساعت است به شدت دخترم خسته و اذیت می شود.
او میگوید: در مامازن یک اتاق اجاره كرده كه ماهانه 100 هزار تومان اجاره میدهد.
پدر یگانه میگوید: به دلیل اینكه یگانه را روزها سر ساختمان میآورم، او نیز پا به پای من كار میكند و فعالیتهای سبكی همچون حمل كیسههای مصالح ساختمانی را انجام میدهد. او میگوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یك شب تمام تب كرده است.
این كارگر كوچک ساختمانی امیدوار است كه مسوولان و شركتهای ساختمانی برای استخدام پدرش به عنوان یک سرایهدار از خانوادهاش حمایت مالی كنند.
متن زیر گفتوگو با این كودک 5 ساله است، دختری كه اگر چه فقیر است، اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را كرده است.
یگانه! چرا اینجا كار میكنی؟
پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او میآیم كه در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد میكند هر وقت كیسههای سیمان را بلند میكند اذیت میشود و شبها از شدت درد خوابش نمیبرد. من زور ندارم، اما كمكش میكنم كه كمتر اذیت شود.
خانهتان كجاست؟
خیلی دور است ما در خانهمان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.
چرا پیش مادربزرگ یا خالهات نمیروی؟
مادرم مرده است. تازه مادربزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.
چه درخواستی از مسوولان داری؟
پدرم نمیتواند كار كند، اما اگر كار نكند پول نداریم. هیچ كس كمکمان نمیكند. پدرم میگوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگیمان خوب میشود.
تلفن تماس و آدرس محل سكونت پدر یگانه در گروه مسكن دنیایاقتصاد موجود است. 16 تیر ماه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر