۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

انقراض تنبیه در مدارس ؟

هر روز شاهد التماس کودکانی بودیم که سعی می کردند کمتر چوب بخورند



وقتی اولین بار فیلم آزار بیمارگونه کودکان دانش آموز توسط معلم را از اینترنت دیدم ناخود آگاه یاد و خاطره سالهای دور در ذهنم مجسم شد:
 روستای ما از نظر مدرسه درمرکزیت روستاهای اطراف بود . دانش آموزان زیادی از روستاهای اطراف با پای پیاده به روستای ما می آمدند که این مدرسه در دو شیفت پذیرای دانش آموزان بود .در حالی که معلم های ما اغلب مهربان بودند و حتی اتفاق می افتاد که کتاب های داستان را دربین دانش آموزان توزیع می کردند و گاها هم به دعوت والدین مهربان روستایی به خانه هایشان می رفتند و شام یا نهار را در جمع این خانواده ها می گذراندند ، اما ناظم مدرسه ما فرد بد اخلاق وبد رفتاری بود . الان که 4 دهه از عمرم سپری شده است وقتی گذشته را به یاد می آورم برای من شکی باقی نمی ماند که چه بسا آن  فرد کاملا بیمار بود ه و با آزار کودکان لذت می برد . بهترین تفریح این فرد شنیدن صدای ترکه چوب اناری بود که بر کف دستان نحیف دانش آموزان فرود می آمد .از آن جایی که ما ساکن همان روستایی بودیم که مدرسه درآن قرار داشت خیلی زود به مدرسه می رسیدیم و به همین دلیل همواره بهانه آزار را از ناظم مدرسه سلب می کردیم اما بیچاره آنهایی بودند که باید از روستاهای دور به مدرسه می رسیدند . کودکان 7 تا 12 ساله ای که برای رسیدن به مدرسه در صبح سرد زمستان باید از ساعت 6 صبح حرکت می کردند تا به موقع به مدرسه برسند اما به دلیل بارش باران و برف بسیاری از موارد اتفاق می افتاد که با تاخیر از راه می رسیدند . وسط حیاط مدرسه یک حوض بزرگ آب قرار داشت قرار داشت که در عین زیبایی به کابوس وحشتناکی برای کودکان بدل شده بود ؛ در روزهای سرد زمستان که آب حوض از شدت سرما یخ می بست ناظم مدرسه با ترکه چوب انار در دست که دو، سه تای دیگر راهم به عنوان یدک در کنارش به درخت تکیه داده بود ، با خوشحالی منتظر دانش آموزانی بود که با تاخیر از راه می رسیدند ، ما ازراهروی مدرسه و با اندوه خاص دوران کودکی هر روز شاهد التماس کودکانی بودیم که سعی می کردند کمتر چوب بخورند ، دستان لرزانی که باید در آب یخ بسته حوض قرار می گرفتند تا آماده شوند که ناظم بتواند با شدت هر چه تمام تر ترکه چوب انار را بر این دستان نحیف و یخ زده فرود آورد ... فیلم مدرسه جیرفت را که دیدم بلافاصله فیلم سالهای مدرسه برای من تداعی شده بود .
به راستی این نظام مندرس آموزش و پرورش پس کی می خواهد قبای نو به تن کند ؟ دانش آموزان ما چه زمانی نسیم عشق و صلح و مدارا را از راهروهای فرسوده مدارس تنفس خواهند کرد ؟ به راستی پدر ها و مادرها در چه زمانی بدون نگرانی و با اشتیاق و به دور از ترس و واهمه از آزار و ترس از عدم موفقیت فرزند و هراس ازعدم همراهی دوست خوب و... جگر گوشه های خود را راهی مدرسه خواهند کرد ؟ وزارت آموزش و پرورش که هسته های مختلف گزینشی را احیاء کرده تا چه اندازه بر سلامت روان استخدام شده ها نظارت می کند و آیا اصلا نگران آسیب های روحی و روانی و معیشت و... معلمان است؟
وزیر آموزش و پرورش پس از افشای فیلم آزار دانش آموزان جیرفتی با خیالی راحت و با آرامشی که شاید حاصل از اطمینان وی از عدم امکان طرح سوال و استیضاح وی از طرف همکاران قدیمی خود در مجلس باشد ، با لبخند اعلام داشته است: "تنبیه در مدارس ما منقرض شده است " . آنچه البته رو به انقراض می رود روحیه مدارا و محبت در نظام آموزش و پرورش است که شواهد این روزها خود دلایل متعدد این مدعاست . وزیر آموزش و پرورش در حالی از انقراض تنبیه دانش آموزان در مداس سخن می گوید که کافی است هر کدام از ما لحظاتی را در پشت درب مدارسی که صدای بلندگوی صبحگاهی آن به گوش می رسد بایستیم و گوش فرا دهیم آن وقت مشخص خواهد شد چه دستاوردهای مهمی در آموزش و پرورش رو به انقراص می رود؟
کدام مدرسه تهران را می شناسید که خود کودکان ، با آوازهای شاد کودکانه مجری برنامه صبحگاهی باشند ، در کدام مدرسه است که برنامه های دیکته شده از راس وزارت خانه در آن اجرا نشود .و به راستی چرا دانش آموزان ما این همه از مدارس گریزانند ؟
با این که از پذیرش پیمان نامه جهانی حقوق کودکان توسط کشور ما سال ها می گذرد متاسفانه متولین امور کودکان هیچگاه نتوانسته اند راه را برای اجرای مفاد آن هموار کنند . با اینکه انواع و اقسام نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی در کشور فعالیت می کنند اما هنوز هم خلا حاصل از فقدان پلیس ویژه کودکان برای مسئولین به اثبات نرسیده است ، هنوز هم کودکانی که در خانه و در مدرسه و محیط کار و...مورد آزار قرار می گیرند نمی توانند به مراکزمطمئنی مراجعه و اعلام کنند که مورد آزار قرار گرفته اند.
آزار کودکان و نوجوانان با شیب بسیار زیاد در حال افزایش است ، آمار ها و ارقام و مشاهدات نشان از روند رو به رشد کودک آزاری دارند ، وزارت آموزش و پرورش به جای تحلیل و بررسی مواردی از قبیل : دلایل روند رو به رشد خشونت در بین دانش آموزان ، روند رو به نزول سن اعتیاد در دوران کودکی و در بین دانش آموزان ، روند رو به رشد تنبیه بدنی دانش آموزان توسط معلمان ، روند رو به رشد آمار کودکان بازمانده از تحصیل ، روند رو به رشد آمار دانش آموزان مردودی و... به موارد حاشیه ای می پردازد . آموزش و پرورش باید به جایگاه واقعی اش که تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان این آب و خاک است بازگردد
. 15 تیر ماه منبع: انجمن حمایت از حقوق کودکان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر