۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

عدم بازگشت کودکان فراری دختر به خانه هایشان

ارسال از: لیلا سعادت
 در حال حاضر 90 درصد دختران فراری در دیگر کشورها یک هفته‏ای به خانه‏های خود باز می‏گردند، اما در ایران تعداد بالایی از این دختران هرگز به خانه های خود باز نگشتند و بحران در همین جاست.
سطح پایین نظارت والدین و ارتباط منسجم خانوادگی، سطح بالای طرد والدین ، اعمال انواع خشونت‏های جسمی و جنسی از علل مهم خانوادگی فرار از خانه در بین کودکان به شمار می رود.
پدیده دختران فراری در بیشتر  کشورهای جهان با درجات متفاوتی مشاهده می‎شود. آنچه که مسئله حاضر را به معضلی لاینحل تبدیل کرده است عدم امکان بازگشت کودک دختری است که از نزد خانواده خود به سوی خیابان‏ها گریخته است. درواقع کودکان دختر فراری به دلیل...


پدیده دختران فراری در بیشتر  کشورهای جهان با درجات متفاوتی مشاهده می‎شود. آنچه که مسئله حاضر را به معضلی لاینحل تبدیل کرده است عدم امکان بازگشت کودک دختری است که از نزد خانواده خود به سوی خیابان‏ها گریخته است. درواقع کودکان دختر فراری به دلیل وجود ساختار مردانه نظام فرهنگ سنتی از شانس بسیار کمی برای بازگشت نزد خانواده خود برخوردار هستند.  زیرا خانواده مرد سالار و سنتی قادر به پذیرش دوباره دختری که در خیابان‏ها به پرسه زنی و ولگردی پرداخته و احتمالاً مورد تعرض جنسی خواسته یا ناخواسته قرار گرفته نخواهد بود.
این امر منجر به انسجام موقعیت دختران فراری در سطح شهر گردیده و آنان  را آماده پذیرش هرگونه آزار جنسی و یا جسمی به منظور ادامه زندگی در حاشیه خیابان‏ها می نماید. بدین ترتیب شرایط بروز شدیدترین رفتارهای آزاردهنده بر علیه کودکان دختر فراری و سرگردان در سطح خیابان‏ها مهیا می‎‏گردد.
صرف نظر از ساختار سنتی که مانع از رهایی دختران فراری از حاشیه خیابان‏ها می‎گردد می‏بایست به وضعیت ناسالم و فاسد برخی دیگر از خانواده‏های این گونه دختران اشاره کرد که محیط خانواده را به مکانی در جهت سوء استفاده از کودک  تبدیل نموده‏اند، به نحوی که کودک فراری ماندن در خیابان‏ها و قرار گرفتن در معرض غیر انسانی‏ترین شرایط را بر بازگشت به نزد خانواده خود ترجیح می‎دهد.
یافته‏های یکی از تحقیقات صورت گرفته در این رابطه بیانگر آن است که دختران فراری در مقایسه با همتایان غیر فراری خود خشونت جسمی و روانی بیشتری را از جانب خانواده تجربه می‏کنند. در این میان خشونت کلامی و جسمی پدر نسبت به کودک بسیار قابل توجه است.
خطراتی که این کودکان را تهدید می کند:

جنسیت کودکان فراری نقش حیاتی در سرنوشت ایشان ایفا می‏کند. دختران فراری به تبع جنسیت مؤنث خود از همان ساعات اولیه فرار در معرض انواع سوء استفاده‏های جنسی قرار دارند. با فرار کودک از خانه منحرفین جنسی به ایشان به عنوان فرصتی برای شهوت طلبی و ارضاء خواسته‏های شهوانی خود نگریسته در جهت اغفال آنها تلاش می‏نمایند.
باندهای سازمان یافته فساد و فحشاء و قاچاق و فروش دختران نیز تلاش مضاعفی را در جهت دسترسی به این گونه کودکان از خود نشان می‏دهند. بر این اساس احتمال آسیب دیدگی و تبدیل کودکان دختر به فاحشگان خردسال بیش از پیش افزایش می‏یابد. همچنین جذابیت و مطلوبیت جنسی این اطفال، خود به عاملی در جهت تشویق ایشان به فرار از خانه به منظور سوء استفاده و یا بهره‏کشی جنسی از ایشان تبدیل می‏شود. امری که به نحو چشم‏گیری بر تعداد قربانیان کودک مؤنث نسبت به کودکان مذکر می‎افزاید.
نبودن حمایت‏های قانونی از کودک امریست که باعث ماندن در این شرایط می شود
بدیهی است ارتکاب جرم از جانب دختران فراری به واسطه وضعیت خاص ایشان چندان دور از انتظار نخواهد بود. جرایمی که در اغلب موارد جنسی و مبتنی بر برقراری روابط نامشروع است. متأسفانه نظام عدالت کیفری با نادیده انگاشتن شرایط خاص و ویژه دختران یادشده، ایشان را به عنوان مجرمان معمولی تحت پیگرد قرار می‏دهد. امری که موجب وحشت دائمی کودکان و نوجوانان یادشده از دستگاه قضایی و نیروی پلیس گردیده و در نهایت گریز ایشان را از مراجع قانونی به دنبال خواهد داشت.
درواقع سیاست‏گزاری‏های متناقضی که از یک سو در تلاش در جهت ارائه خدمات حمایتی نسبت به اطفال و نوجوانان فراری است و از سوی دیگر با ارتکاب هرگونه جرمی هرچند که ارتکاب آن غیرقابل اجتناب باشد ایشان را به عنوان کودک و آسیب دیده به رسمیت نشناخته، اقدام به محاکمه و مجازات‎شان می‏نماید هیچ‏گاه منجر به بهبود وضعیت و برون رفت از این انحراف اجتماعی نخواهد گردید.
بر اساس تحقیقات انجام شده در ایران و کشورهای دیگر آمار دختران فراری نسبت به پسران بیشتر است و اکثر آنها نیز به دام فحشا و روسپی‎گری افتاده و توسط باندهای مخصوصی برای روسپی‎گری یا قاچاق به خارج از کشور به خصوص دوبی به کار گرفته می‎شوند. در کشورهای دیگر، مهمترین عامل فرار دختران، مشکلات خانوادگی به ویژه کودک‏آزاری جنسی و مصرف الکل از سوی والدین است.
در ایران نیز بر اساس پژوهش‏های مختلف، ناسازگاری با ناپدری و نامادری، بر ملا شدن رابطه نامشروع یا ترس از آن، ازدواج اجباری، استقلال خواهی زیاد از حد دختران، وضعیت پایین اقتصادی- اجتماعی خانواده‏ها و ایجاد محدودیت از سوی خانواده‏ها از زمینه سازترین علل برای فرار نوجوانان از منزل است.
مشکل اصلی بعد از دستگیری دختران و نوجوانان فراری ارجاع آنها به خانواده‏هایشان است. زیرا به گفته نیروی انتظامی 82 درصد افراد دستگیر شده از برگشتن به خانه و نزد خانواده‏های خود خودداری می‏کنند.

03/11/1391
http://irsprc.org/post/detail.aspx?mc=2&sc=14&pc=1&ctg=1&c=943&lang=Fa










هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر