یاد کودکان کار
انسان هایی با دست های کوچک و دل های بزرگ
آفتاب سوختگان غریبه با بیمه و مزد قانونی
کودکانی که استنشاق عطر شلاله ی گیسوانشان در چهارراههای پر ازدحام، اتفاق سادهای است؛ برای عابران بیتبسم
آنانی که پشت نیمکتهای بیجان نمینویسند
عکس دلهای کوچکشان در شیشههای بخار گرفته، محو می شود پیش از آنی که در
خطوط سپید کاغذ ببینند "بابا نان داد"
همانانی که رفتگر محله، غمشان را میشناخت
می دانست، دلتنگیهایشان ناتمام است؛ مثل مهربانیشان و تکه نان کپک زدهاش را
با آنها قسمت کرد
یادشان گرامی باد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر